تب

تب که می کنم
کلمات بی اختیار
از مخم بالا می روند
و بر بلندترین خیالم می ایستند
درست همانجاست
که از ترس سقوط
میمیرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر