ميني ماه
در خاطر شبهاي تو، هرشب رو به زوال تر.
بن بست
وقتي
در سرزمين دلت، جايي نداشته باشم
چه فرقي ميكند
كجا باشم.
نيمهيِ پرِ ليوان بيكسي
و كساني
كه با بودنشان
به ما ثابت ميكنند
"تنهايي" چه نعمت بزرگيست.
جايت خالي نيست
تنهاييام
آنقدر بزرگ شده
كه ديگر جايي برايت ندارم.
نه به خاطر من
پر از عاشقانههايِ بيمخاطبم
محض
بيكسيِ شعرهايم
برگرد.
مديون حرفهايي كه نشنيدم
اي كاش نگاهت
زير نويس داشت.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)