اما پوست كلفت تريم

تحريم كن به درك
وقتي خدا كه خوديست زندگي ما را تحريم كرده
از تو كه آمريكايي و اجنبي توقعي نداريم.

زنانه گي#2

بگذار
بالش مردانه پاهايت
تمام بي كسي هايم را
بخواباند.

گريه نكن

گره اين بغض
به انگشت هيچ اشكي
باز نمي شود.

اگر هنوز وسع دلت مي كشد

احساسم گرسنه است
اگر هنوز وسع دلت ميكشد
مشتي مهرباني
در دستهاي محتاجم
بريز.

مرگ به همين سادگي

 از تپش هاي قلبم
خواستنت را كه بگيرم
مي ايستد.

همچنان گودر مي خوانيم

فردا كه از بچم مي پرسن چطوري بزرگ شدي
ميگه: مامانم داشت گودر مي خوند من بزرگ شدم

دعاي قبل از خواب

خدايا
 خيلي خسته ام
ميشه فردا صب بيدارم نكني

هواي چشمانم

هوس درياي نگاهت
هواي چشمانم را
شرجي مي كند

فداي سرت

چيني نازك تنهايي من
فداي سرت
بيا.

براي دلم

باور كن. آنقدر پيش پا افتاده شده اي
كه زحمت برداشتنت را
به خودش نمي دهد.

تبعيدي

آخر دنيا بود
وقتي
از آغوش تو
به دور دست ترين نقطه‌ي تنهاي‌ام تبعيد شدم.

زنانه گي1

مرد
بگذار هميشه  دستت
در پريشاني موهايم گير كند.

لطفا بفهميد

اولي: اگه اين چند نفر كانديد باشن واسه رياست جمهوري كدون رو انتخاب مي كني
دومي: اي بابا شما كي مي فهمين نبايد تو مسائل خصوصي مملكت دخالت كرد.

تب

تب که می کنم
کلمات بی اختیار
از مخم بالا می روند
و بر بلندترین خیالم می ایستند
درست همانجاست
که از ترس سقوط
میمیرند.

زندگي

اين روزها
زندگی ام
 خمیازه ایست طولانی
که هر چه می کشمش تمام نمی شود...

خلاصه ات كنم

خلاصه ات کنم
سایه ای می شوی
افتاده بر پشت بام دلم
که از آفتاب نگاهم می گریزی...


خدايا نشنيدي وقتي مي گفتم


دنيا رو بگير اما
دستاش و نگير از من

كاش

 واژه هايم مدام له مي شوند
كاش سايه سنگين نگاهت را
از سر تنهايي ام بر مي داشتي

عشق به همين سادگي

همپاي تپشهايم مي دويدي
تا جا نماني از دلم
و من
تا جا نماني از دلم
همراه جا ماندن هاي تو
مي ايستادم از تپيدن.

ساكن مردمكهاي چشم تو


تا من ساكن مردمك هاي چشم توام
دست هيچ جاذبه اي
 به پايم نمي رسد.

 

ساكن مردمكهاي چشم تو


تا من ساكن مردمك هاي چشم توام
دست هيچ جاذبه اي به پايم نمي رسد.

چقدر دوستت دارم؟

هرگاه مي خواهم بدانم چقدر دوستت دارم
تصور مي كنم كه نيستي
آنوقت معيار تنهاييم را مي سنجم


هميشه سر به هوايت باشم

بيا  آبي باش
به رنگ آسمان
تا من
هميشه سر به هوايت باشم...

با افسردگي هم حتي؟

مكالمه دو بيمار صندلي كناري -مطلب دكتر اعصاب و روان
-مشكلت چيه؟
ميگن افسردگيه
-چه جالب منم افسردگي دارم حالا چه نوعي هست؟
مگه نوع داره
-اره خب مثلا به من گفتن دوقطبيه. البته اين نوع افسردگي خيلي نادره مال اونايي كه خيلي باهوشن.


ديده بوديم با همه چي كلاس ميذارن اما با افسردگي هم حتي

فقط برای دل خوشی

جیب تمام مکالمه امروزت را گشتم.
به دنبال یک دوستت دارم الکی.
نبود که نبود.

باور كن


تنهاترين واژه ي لغت نامه ي تو
منم.

شرمگينم

شرمگينم از عشق
به خاطر غروري
كه جاي "دوستت دارم"
در دستهاي تو جا گذاشتم.

وقتي دم از خدا مي زنند...

بعضيها نمي دانند وقتي دم از خدا مي زنند.
خدا را از چشم خيلي ها مي اندازند.

ايا چراغي روشنه؟

هرجا چراغي روشنه
از ترس تنها بودنه
اي ترس تنهايي من
چه خاكي به سرم بريزم
يارانه بي يارانه!

همين قدر جهنم

بهشت ارزاني خودشان
تو نباشي
همه جا همين قدر جهنم است

تقديمي به ميم. كاف

نمي دانم

نمي دانم چرا
اما اذان كه مي گويند
دلم مي خواهد گمان كنم
مرا هم صدا مي زني

تنهايي ام عطر تو را دارد.

آن روزها
تنهايي ام را مي پيچيدم ميان پيراهن دستهاي تو
امروز نيستي
دلخوشم به آغوش همان تنهايي
كه هنوز عطر دستهاي تو را دارد.

افسوس

فقط سردردهايم
از دردسرهايم
باخبرند.

نمي گنجي

گناه از من نيست
تو
در اين الفبا نمي گنجي.

مجردي يا تنهايي؟

مي پرسم: مجردي يا تنهايي؟
ميگه: يعني چي؟
مي گم: ازدواج كردي يا نه؟
ميگه: آره يه دو ماهي ميشه
ميگم: خب پس تنهايي.

مرور كن تنم را

حتي اگر صد بار
 مرا مو به مو خوانده اي
يكبار ديگر مرور كنم تنم را.

چرا هوس كرده اي؟

تو
 هيچ يك از كوه ها و دره هاي تنم را
 نمي شناسي
چرا هوس كرده اي فتحم كني؟

دوچرخه ام

مي دانم
دوچرخه ام تنها كسي است
كه از من سواري  نمي خواهد

مخاطب خاص

نوشته هايم رو بو مي كشي
به دنبال  يك مخاطب خاص
و نميداني
اينهمه بغضيست دلتنگ
در آرزوي يك مخاطب خاص.

حرف بزن

حرف بزن
حالم شبيه معتاديست كه ترك كرده باشد صدايت را
اما تا نجوايي از تو مي شنود
به اصرار
پوكي ديگر مي خواهد.

با اين همه دوستت دارم تلنبار شده

ديگر نيستي
مانده ام چه كنم
با اين همه" دوستت دارم" تلنبار شده روي دلم.

بيشتر از دوستت دارم

هميشه چيزي بيشتر از دوستت دارم هست
كه هنوز نمي دانم چيست.
روزهاي هفته را گم مي كنم
 وقتي تو ديگر
هيچ چهارشنبه اي
پاي پنجره ام نمي ايستي.

آزادي

آزادي
 كاش به اين زندان باكره
تجاوز ميكردي

بي تو

تمام زمين را بي تو نمي خواهم
چه برسد
به مساحت ناچيزه اين تخت خواب.